شناخت مقدمه و پیشنیاز توسعه است و سنجش ابزار شناخت.
هر چه شناخت از موضوعی بیشتر باشد قطعا و قاعدتا تصمیمات و رفتار در خصوص آن موضوع با کیفیت بهتری و اثربخشی بیشتر همراه خواهد بود. برای خرید یک دستگاه ساده یا یک سفر معمولی افراد اقدام به بررسی و جستوجو کرده و سپس تصمیم گرفته و اقدام مینمایند. حال در خصوص انسان یعنی خودمان با حداقل بررسی و شناخت، اقدام به انتخاب شغل، انتخاب رشته تحصیلی، انجام روالهای آموزشی و شیوههای تربیتی و انجام مدیریت امور مینماییم. چگونه میشود انسان با همه پیچیدگیها و ابعاد مختلف روانشناختی و ذهنی بتواند بدون شناخت مناسب و سیستماتیک از خود برای توسعه و پیشرفت خودش برنامهریزی نماید. در این خصوص باید به نکته مهمی توجه کنیم که هم اکنون بسیاری از کالاها و خدمات شخصیسازی میشوند و به عبارت دقیقتر متناسبسازی میگردند طبق ویژگیها و خواص مرتبط با مشتری و این موضوع به عنوان یک دستاورد بزرگ در جهان امروزی است که تفاوتها به عنوان نماد استقلال و هویت شخصی مورد توجه قرار بگیرند. حال، چگونه میشود که تربیت، آموزش، توسعه شخصی و ارتقای مهارتهای فردی برای همه افراد یکسان باشد؟ مگر افراد با هم تفاوت ندارند به خصوص در نوع استعدادشان و همچنین در ساختار شخصیتشان؟ مگر میشود یک نسخه واحد سراسری برای آموزش و تربیت همه انسانها پیچید؟ در این زمینه حداقل توجه را باید به انواع سبکهای یادیگری و سبکهای تدریس معطوف نمود. هر شخصی سبک و طریقت یادگیری خودش را دارد که اگر آن را بشناسد بر یادگیری او اثر بسیار زیادی خواهد داشد. همین شناخت را اگر مدرسه، آموزگار، استاد و به خصوص والدین فرد داشته باشند مسیر یادگیری هموارتر با هزینه کمتر و بهرهوری بیشتر را طی خواهد کرد. اگر از این مثال با دقت زیاد بگذریم باید اذعان کنیم که شناخت ویژگیهای شخصیتی، سبکهای رفتاری و مدلهای ذهنی افراد برای تمام ارکان زندگی ایشان مفید و کاربردی است. برای تحصیلات مقدماتی، تحصیلات عالیه، انتخاب شغل و هدایت شغلی، تنظیم رفتار در جمع و محیط کار، در ازدواج، در فرزندپروری و در کلیه ارتباطات با سایرین نیاز به شناخت مناسبی از فرد هستیم. اگر از سطح فردی به سراغ سازمانها برویم که موضوع ابعاد دیگری هم پیدا میکند. همانطور که بدیهی است عامل اصلی موفقیت سازمانها در کسبوکار خودشان نحوه رفتار مناسب و عملکرد مطلوب نیروی انسانی است و از این رو استخدام، انتصاب، مسیر شغلی و توسعه حرفهای مواردی بحرانی و بسیار ویژه هستند. همین موارد وقتی به لایه مدیران میرسد بسیار چالشبرانگیزتر میگردد. اگر فردی که استعداد مدیریت نداشته باشد و برای نقشهای مدیریتی انتخاب شود و حتی خودش هم نداند که ذات وی و استعداد وی در چه مواردی است آیا آن سازمان از مدیریت وی بهره خواهد برد؟ همچنین اگر افراد به درستی و برای جایگاه مناسب خودشان انتخاب شوند و این آگاهی از جایگاه واقعی توسط خودش و سازمان به صورت توآمان حضور ذهنی داشته باشد آیا همگان رضایت خاطر بیشتری نخواهند داشت؟ در همین زمینه نظامهای حقوق و دستمزد نیز باید متحول شوند و صرفا سطح سازمانی و جایگا مدیریتی معیار اصلی تفاوت حقوق نباشد بلکه اثربخشی و استعداد محقق شده نقش اصلی داشته باشد.
با توجه به توضیحات فوق ما بر آن شده ایم که خدمات حرفهای و تخصصی در زمینه سنجش و شناخت تحلیلی از اشخاص ارائه دهیم تا بر اساس آن در موفقیت شخصی، بهرهوری سازمانی و توسعه اجتماعی نقش سازنده ای داشته باشیم. به همین دلیل اقدام به ایجاد مرکز ارزیابی و توسعه نمودهایم.
خدمات این مرکز به شرح زیر میباشد:
تشکیل پرونده نرم برای افراد به عنوان شنانسنامه استعدادهای عمومی و شاکله شخصیت افراد.
تجزیه و تحلیل مشاغل و سنجش افراد برای تعیین میزان تطابق بین شغل و شاغل
تدوین مدلهای شایستگی به منظور تطبیق نیازهای شغلی با شخصیت و استعداد افراد
ارائه گزارشهای تحلیلی روانشناسی مثبت برای ارائه خدمات مشاوره یا مربیگری
تهیه گزارش تحلیلی برای هدایت تحصیلی و هدایت شغلی
ارائه خدمت سنجش و ارزیابی برای استخدام افراد
ارائه خدمات سنجش و ارزیابی برای انتصاب مدیران
تدوین برنامه توسعه شخصی به منظور ارتقای توانمندی عمومی هر فرد
تدوین برنامه توسعه حرفه ای به منظور ارتقای توانمندی اختصاصی یک فرد در شغلی که دارد
مشاوره برای آمادهسازی افراد به منظور یک موقعیت جدید در محیط کار یا زندگی شخصی
لطفا جهت تکمیل پرسشنامه های مرکز ارزیابی و توسعه بر روی لینک زیر کلیک نمایید
پرسشنامه ارزیابی و توسعه |